شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سید فخرالدین مصطفوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد فخرالدين مصطفوي »
طبیعت زیبا و کوچههای گلی روستای خواجه جمالی هنوز خاطرات کودک زیبای خود را که در خانه یکی از سادات در تاریخ ۱۳۴۱/۵/۲۰ چشمهای خود را به دنیای خاکی گشوده بود، فراموش نمیکند. آن کودک کسی جز سید فخرالدین مصطفوی نبود که در میان خانوادهای متدین و اهل معرفت پا به عرصه هستی نهاده بود. از همان اوایل کودکی پسری باهوش و زرنگ بود و آثار فراست در سیمای معصوم او، حکایت از درون متلاطم و روح بزرگش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سيد فخرالدين مصطفوي »
طبیعت زیبا و کوچههای گلی روستای خواجه جمالی هنوز خاطرات کودک زیبای خود را که در خانه یکی از سادات در تاریخ ۱۳۴۱/۵/۲۰ چشمهای خود را به دنیای خاکی گشوده بود، فراموش نمیکند. آن کودک کسی جز سید فخرالدین مصطفوی نبود که در میان خانوادهای متدین و اهل معرفت پا به عرصه هستی نهاده بود. از همان اوایل کودکی پسری باهوش و زرنگ بود و آثار فراست در سیمای معصوم او، حکایت از درون متلاطم و روح بزرگش...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید محمد علی اشتیاقی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
حکایت از رادمردی است که در سال 1339 در روستای مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین و روحانیزاده، دیده به جهان گشود. مردی که در آیندهای نه چندان دور، سوختن، آب شدن و روشنایی بخشیدن را همچون شمع، سیره خود ساخت و ردای معلمی را به تن کرد. برای آماده شدن و پذیرفتن چنین مسئولیتی، دوره ابتدائی را در مدرسه ششم بهمن روستای مشکان سپری نمود. سپس به همراه 4 تن از همکلاسهایش، برای ادامه تحصیل به نیریز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید غلامرضا عبدالله زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
دل در کمند یار نهاده و بیتاب لحظه وصال بود، آنکه دهم خرداد ماه 1337 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز با اولین صدای گریه، شادی را به خانواده ارزانی داشت و در سپاس از لطف بیکران حق، اورا غلامرضا نام نهادند. کودکی را به سرعت پشت سرگذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز و به پایان برد. عرصه تحصیل را رها و در کنار پدر، همچون بازویی پرتوان در تأمین معاش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد غلامرضا عبدالله زاده »
دل در کمند یار نهاده و بیتاب لحظه وصال بود، آنکه دهم خرداد ماه 1337 در روستای مشکان از توابع شهرستان نیریز با اولین صدای گریه، شادی را به خانواده ارزانی داشت و در سپاس از لطف بیکران حق، اورا غلامرضا نام نهادند. کودکی را به سرعت پشت سرگذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید آیت (ششم بهمن) مشکان آغاز و به پایان برد. عرصه تحصیل را رها و در کنار پدر، همچون بازویی پرتوان در تأمین معاش...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد رضا یاراحمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمدرضا ياراحمدي »
آنگاه که حسین (ع) حماسه کربلا را آفرید، هدفی جز رضای خدا در سر نداشت. خدای حسین (ع) هم به پاسداشت صداقت او، حرارتی را در داستان کربلا قرارداد که تا قیام قیامت، یاد او بر دلها و جانها باقی به ماند و دوستان حسین (ع) در طول تاریخ بیایند و به عشق او جان را فدای راه حسین (ع) کنند. محمدرضا یاراحمدی که ازجمله دوستان حسین (ع) بود، در سال ۱۳۴۲ در روستای رود خور، از توابع...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمدرضا ياراحمدي »
آنگاه که حسین (ع) حماسه کربلا را آفرید، هدفی جز رضای خدا در سر نداشت. خدای حسین (ع) هم به پاسداشت صداقت او، حرارتی را در داستان کربلا قرارداد که تا قیام قیامت، یاد او بر دلها و جانها باقی به ماند و دوستان حسین (ع) در طول تاریخ بیایند و به عشق او جان را فدای راه حسین (ع) کنند. محمدرضا یاراحمدی که ازجمله دوستان حسین (ع) بود، در سال ۱۳۴۲ در روستای رود خور، از توابع...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصههای نبرد بود و دلاوری که هیچوقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانوادهای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسولالله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نیریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصههای نبرد بود و دلاوری که هیچوقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانوادهای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسولالله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نیریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بیکرانه آسمانها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنونصفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نیریز و در میان خانوادهای...
اهدای زیور آلات به جبهه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
یکی از ابعاد حضور خواهران و مشارکت آنان در جنگ اهدای زیور آلات به رزمندگان بود.آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری هدایای مردمی را از طرف ستاد پشتیبانی جنگ بعهده داشته است می گوید: (4-KAVIANI-7) " ما در این مورد که میتوانیم زیور آلات را هم بعنوان کمک به جبهه جمع آوری نمود تجربه ای نداشتیم. در عاشورای سال 1360 برخی از برادران خوش ذوق از جمله شهید حمید کیوانی زحمت کشیدند و یک ماکت بزرگ از قدس...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و بانوان »
یکی از ابعاد حضور خواهران و مشارکت آنان در جنگ اهدای زیور آلات به رزمندگان بود.آقای غلامرضا کاویانی که مسئولیت جمع آوری هدایای مردمی را از طرف ستاد پشتیبانی جنگ بعهده داشته است می گوید: (4-KAVIANI-7) " ما در این مورد که میتوانیم زیور آلات را هم بعنوان کمک به جبهه جمع آوری نمود تجربه ای نداشتیم. در عاشورای سال 1360 برخی از برادران خوش ذوق از جمله شهید حمید کیوانی زحمت کشیدند و یک ماکت بزرگ از قدس...
زندگینامه آزاده مجید مهرآوران
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مجید مهرآوران، سال 1350 در خانوادهای مذهبی و متدین درکوی سجاد (آباد زردشت) شهرستان نیریز متولد شد. پس از دوران طفولیت در حالی پای به دبستان گذاشت که غم از دست دادن پدر بر دوش او سنگینی میکرد. دوره ابتدائی را در مدرسه پروین اعتصامی کوی سجاد آغاز کرد، ولی به علت مشکلات خانوادگی مدرسه را رها نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که در سن نوجوانی به سر میبرد و کمتر از 15 سال سن...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مجید مهرآوران، سال 1350 در خانوادهای مذهبی و متدین درکوی سجاد (آباد زردشت) شهرستان نیریز متولد شد. پس از دوران طفولیت در حالی پای به دبستان گذاشت که غم از دست دادن پدر بر دوش او سنگینی میکرد. دوره ابتدائی را در مدرسه پروین اعتصامی کوی سجاد آغاز کرد، ولی به علت مشکلات خانوادگی مدرسه را رها نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که در سن نوجوانی به سر میبرد و کمتر از 15 سال سن...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید فرامرز شیخعلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از بهار سال ۱۳۴۳ آمد و با آمدن خود سبزی و طراوت بهار را به همراه آورد. در روستای کوشکک از توابع نیریز در خانوادهای زحمتکش و مذهبی بازیهای کودکانه را آغاز نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب روستای کوشکک پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد. پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. تواضع، پاکی، ایمان و اخلاق خوب همزاد او بودند که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در اولین روز از بهار سال ۱۳۴۳ آمد و با آمدن خود سبزی و طراوت بهار را به همراه آورد. در روستای کوشکک از توابع نیریز در خانوادهای زحمتکش و مذهبی بازیهای کودکانه را آغاز نمود. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهاب روستای کوشکک پشت سر گذاشت و وارد مدرسه راهنمایی ارشد شد. پس از دریافت مدرک سوم راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف و به کار کشاورزی پرداخت. تواضع، پاکی، ایمان و اخلاق خوب همزاد او بودند که...
بیاد شهدای عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
زخون پاک یاران خمینی یکی سرداده اندر راه قرآن یکی مانند عباس علمدار یکی مانند قاسم در عروسی یکی همچون حبیب بن مظاهر همه فرمانبر پیر جماران یکی دستش بدامان وصال است خلیل شهمرادی کشته گردید بگو با مادر دلخون زارش که تابینی خلیلت گشته دامـاد زخون پاک یاران خمینی عزیزان پورزین العابدین رفت پدر یعقوب سان شد دیده اش کور برادرها شکسته بال گشتند زخون پاک یاران خمینی چرا دست اجل گردید گلچین گذشت ازجانو سوی جانان...